ناترازی انرژی یکی از چالشهای جدی اقتصاد کشور است که پیامدهای آن در جهتگیری سرمایهگذاریها قابل مشاهده است. در صنایعی که انرژیبر هستند، این ناترازی باعث کاهش سودآوری و جذابیت پروژهها شده است؛ چراکه تولید با ظرفیت کامل امکانپذیر نیست و هزینههای بهرهبرداری افزایش یافته است. این شرایط باعث شده است تا سرمایهگذاران به سمت صنایعی حرکت کنند که مصرف انرژی کمتری دارند. یکی از این حوزهها، صنایع فناوریمحور مانند برنامهنویسی و هوش مصنوعی است. این صنایع، علاوه بر مصرف پایین انرژی، به سرمایهگذاری کلان در زیرساختهای فیزیکی نیاز ندارند. با این حال، چالشهایی نظیر محدودیتهای اینترنتی، تحریمها و نبود ارتباطات بانکی بینالمللی، مانع رشد سریع این بخشها شده است. اگر دولت بتواند زیرساختهای لازم را فراهم کند و موانع را برطرف سازد، این حوزه میتواند به موتور محرکهای برای اقتصاد تبدیل شود. در حال حاضر این بخش نقش پررنگی در اقتصاد کشور ندارد؛ اما قطعا جزو حوزههایی است با فراهم کردن حداقل زیرساختها با کمترین هزینه میتواند بیشترین بازدهی را داشته باشد. در بخش انرژی نیز فرصتهای سرمایهگذاری قابلتوجهی وجود دارد. همچنین صنعت تولید برق که سالها تحت فشار قیمتگذاری دستوری قرار داشت، اکنون با اصلاح نرخها به گونهای که نرخ ارز و تورم نیز در آن لحاظ شده، شرایط بهتری پیدا کرده است. با این حال، نرخهای فعلی همچنان از استانداردهای جهانی فاصله دارند و لازم است دولت برای جذب سرمایهگذاران، به واقعیتر شدن قیمتها کمک کند. البته در این سالها دولت تلاش کرده است با قانونگذاری حمایتی سرمایهگذاری در این بخش را تقویت کند؛ اما در هر صورت واقعیتر شدن نرخها میتواند بیش از پیش جذابیت سرمایهگذاری را افزایش دهد و به کنترل مصرف کمک کند. باید گفت جذابیت سرمایهگذاری در این بخش، بهویژه در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر، میتواند علاوه بر کاهش ناترازی انرژی، به بهبود پایداری زیستمحیطی و ایجاد فرصتهای جدید شغلی منجر شود. علاوه بر این، سرمایهگذاری در فناوریهای مرتبط با بهینهسازی مصرف انرژی نیز باید مورد توجه قرار گیرد.