بهبود و توسعه بازار سرمایه نیازمند استراتژیهای منسجم و جامع ازسوی برنامهریزان اقتصادی و متولیان و ناظران بازار است. یکی از اصلیترین عوامل برای تقویت بازار سرمایه، جلب اعتماد سرمایهگذاران به وسیله ایجاد شفافیت در اطلاعات و عملکرد شرکتها است. ناظران بازار باید نظارت دقیق و مستمر بر عملکردشرکتها و افراد مسئول داشته باشند تا از وقوع تخلفات و فساد جلوگیری کنند.
بعد از ریزش بازار در سال ۹۹ خود به خود اعتماد بخش گستردهای از جامعه نسبت به بورس سلب شد و در سالهای بعد به جای تلاش در راستای بازگرداندن اعتماد نسبت به بازار با اتفاقاتی نظیر آنچه در اردیبهشت ۱۴۰۲ رخ داد، شاهد بیاعتمادی گسترده تر جامعه شدیم. آنچه که امروز بازار بیش از پیش به آن نیاز دارد بازگشت اعتماد سرمایه گذاران است. اگر بازارشفافیت کافی داشته باشد سرمایه گذار سطح ریسک پایینتری را در بازار ارزیابی میکنند از این رو، کاملا قابل انتظار است که بازار با رشد مواجه شود. برای تحقق این مهم، همین که دخالتهای دولت در بازار کاهش و از تصمیمات خلعالساعه وشبانه خودداری شود به مرور زمان می توان شاهد کاهش ریسک ومثبت شدن بازار بود. از سوی دیگر، بحث نرخ گذاری دستوری که در واقع بخشی ازهمان فرآیند دخالت دولت در بازار است موجب شده توازن در بسیاری از صنایع از بین برود و بعضی از آنها تا مرز ورشکستگی حرکت کنند، برای مثال؛ ناترازیهای صنعت برق کشور که آسیبهای آن در زندگی مردم هم مشهود است، سودآوری سایر صنایع را با چالش جدی روبرو کرده است. از طرفی دیگر، در نگاه کوتاه مدت سیاستهای پولی و مالی دولت تأثیر زیادی بر بازار سرمایه دارند. سیاستهای انقباضی شدید باعث ایجاد رکود عمیق در تمامی بازارهای مالی میشود و اثر آن بر بورس هم به علت حساسیت و سیال بودن بازار با افت بازار نمایان میشود. طبیعتا تغییر دیدگاه نسبت به این سیاستها منجر به بهبود وضعیت بازار میشود.
نکته دیگری که میتواند به رشد بازار کمک کند، توسعه ابزارهای مالی جدید است. برای مثال؛ در سالهای گذشته شاهد استقبال جامعه از صندوقهای طلا بودیم که این خود موجب شده بازاربه سلیقه طیف بزرگتری از جامعه پاسخ دهد. کمک به این فرآیند توسط متولیان امر میتواند از طریق تسهیل مسیرهای قانونی باشد تا نهادهای مالی بتوانند با سرعت بیشتری به نیازهای جامعه پاسخ بدهند. البته این نکته نباید مغفول بماند که در حوزه ترویج و فرهنگ سرمایهگذاری هم آن طور که باید عمل نشده است. همچنان طیف وسیعی از صاحبان صنعت و کسب و کار به درستی با ابزارهای مالی آشنا نشدهاند و شدت این مسئله در بین عامه مردم هم بیشتراست. برنامهریزان اقتصادی باید با همکاری نهادهای آموزشی، برنامههای آموزشی و ترویجی مناسبی را طراحی واجرا کنند تا افراد بیشتری با اصول و مزایای بازار سرمایه آشنا شوند. با اجرای استراتژیهای مذکور، میتوان به بهبود عملکرد و آینده بازار سهام امیدوار بود. قانون گذاران و متولیان باید با هماهنگی و همکاری مستمر، شرایطی را فراهم آورند که بازار سرمایه به عنوان یک ابزار مؤثر در تأمین مالی و سرمایهگذاری، نقش کلیدی خود را در توسعه اقتصادی ایفا کند.
جواد عشقینژاد – کارشناس بازار سرمایه
شماره ۵۵۰ هفته نامه اطلاعات بورس